مقدمهابراهیممناسکمطالعاتبازدیدهامدینة النبیپخش زنده






نخبه خالص خدا در انتخاب اصلح اخلاص
در عبادت شرط رشد و بقای معنوی

سوره حجر چهارمین سوره ای است که بترتیب زمانی (۱) ناظر به معاصرین پیامبر خاتم(ص) بوده از یک طرف اعراض و استهزاء (۲) و اتهامات آنها به پیامبر(ع) را نقل می نماید و از طرف دیگر وظیفه رسول را در برابر کافران مشترک مشخص می نماید. پس از مقدمه ای در ۱۵ آیه، متن سوره از ۳ بخش عمده ذیل که شرح مختصری درباره آنها داده خواهد شد تشکیل می گردد:

۱- آیات تکوینی در طبیعت،
۲- داستان خلقت اولیه انسان و ابتلای ابلیس،
۳- داستان ابراهیم و لوط ( علیهما السلام) و اشاره ای به انقراض و هلاکت قوم لوط و اقوام مجرم دیگر.

۱- آیات ۱۶ تا ۲۲ اشاره ای است به عجایب جو زمین که با بروج (نگهبانی از هجوم اشعه ها و عناصر مرگبار) و زیبائی های آن، حیات زمینی را از شر شیطان رجیم (امواج و عناصر رانده شده کیهانی (۳) که به جوّ زمین نفوذ می کنند) حفظ کرده و عناصر نفوذی را با شهابی آشکار تعقیب می نماید. چنین سپر محافظتی برای زمین، باضافه گسترش کره ارض ( ظهور خشکیها از زیر اقیانوس ها) و آرامش زمین از لرزش و تکان و آتشفشان (بوسیله کوه ها که لنگر کشتی زمین در اقیانوس طبقات مذاب بشمار می روند) شرایط رویش انواع گیاهان موزون فراهم می گردد. پس از آنکه سطح زمین را حیات گیاهی فرا می گیرد، بتدریج حیوانات (اعم از حشرات و ماهیها و جنبندگان زمینی) در صحنه حیات ظاهر می گردند تا سرانجام در آخرین حلقه تکامل انواع، نوع انسان پدید می آید، قبل از پیدایش این موجود، خداوند معایش (وسیله روزی) آدم و سایر موجودات را (که بسیاری از آنها در خدمت آدمی هستند) تأمین نموده، مایحتاج مخلوقات را باندازه مقدر از خزائن رحمت خود نازل می کند، ازجمله بادها را وسیله انگیزش ابرها و نزول باران بمنظور احیای زمینهای مرده قرار می دهد و بهمین نحو مرگ و حیات پدیده های دیگر را به مشیت خود مقدر می نماید: این حیات و حرکت و جریان طبیعی را که از آیات تکوینی بشمار می رود، پس از آیات تشریعی (۴) و قبل از بیان خلقت انسان، باین دلیل مثال می آورد تا نشان دهد جهان هستی را هدف و غایت و نظم و قراری است که بسوی آن سیر می کند و برای حفاظت و ضمانت کتاب تکوین در برابر عوامل تهدید کننده آن، همچنانکه از کتاب تشریع محافظت می گردد (۵) (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) نگهبانانی گمارده شده اند، ازجمله طبقات جو که در برابر امواج و اشعه های مضر کیهانی از حیات زمینی محافظت و عناصر غیر مفید را دفع می نماید ( و حفظناها من کل شیطان رجیم). درعالم انسانها نیز عامل جذب و دفع همچون سایر عوالم وجود داشته کسانی را که با ایمان و عمل صالح خود را هماهنگ با ظلم به دیگران و کفران حقایق و آیات الهی خلاق مسیر رشد و کمال حرکت می کنند دفع می نماید. این مکانیسم شبیه همان محافظتی است که باغبان برای ایجاد زمینه رشد و نمو برای گیاهان مفید و مطلوب به بریدن و از ریشه درآوردن علف های هرز و گیاهان انگلی آفت گونه اقدام می نماید.

۲- آیات ۲۶ تا ۵۰ (پیدایش بشر آراسته و آزاد و دو راهی رشد و گمراهی)
بدنبال آیات تکوینی بخش قبل ( و پس از سه آیه ای که بعنوان جمله معترضه به آخرت و علم خدا به نسلهای مختلف اشاره می کند) در این آیات داستان آفرینش اولیه انسان از گل و لای کهنه ( تغییر ماهیت یافته) را تا مرحله آراستگی وکمال جسمی و آمادگی روانی برایش پذیرش نفخه روح الهی بیان می کند. در چنین مرحله ای است که خداوند ملائک را فرمان سجده به آدم می دهد و تمامی فرشتگان، بجز ابلیس که باصل خود حمیت و عصبیت ورزیده و امتناع می کند، امتثال امر می نمایند. ابلیس که بخاطر این عصیان از مقام ملکی رانده و مشمول لعنت ابدی می شود، از پروردگار برای اغوای بنی آدم تا روز بعث مهلت می گیرد و سوگند یاد می نماید متاع زمینی را برای بشر زینت داده و همه را بجز بندگان پاک و خالص خدا، به خدعه و نیرنگ فریب خواهد داد (...لاغوینهم اجمعین، الا عبادک منهم المخلصین) پروردگار نیز همین «اخلاص» را راه مستقیم بسوی خود نامیده، بندگان (واقعی) خود را سلطه ناپذیر برای ابلیس معرفی می نماید: ان عبادی لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین.

پس از این مقدمه، در آیات ۴۳ تا ۵۰ سرنوشت دو دسته: پیروان شیطان و بندگان خالص خدا را در آخرت نشان می دهد: پیروان گمراه و دنیا پرست شیطان گرفتار عذاب الیم الهی شده دسته جمعی به جهنمی که میعادگاه آ«ها و دارای ابواب و اجزاء متعدد است داخل می شوند و «عبادالله» که به نیروی «تقوی» از تعبد و تسلیم به ابلیس خود را سلامت نگه داشتند، با سلام و درود و احترام و ایمنی به بهشت وارد می شوند. آنها همچنانکه در دنیا از کینه و کبر و حسد بدور بوده، با دیگران برادروار زندگی می کردند، با ریشه کن شدن کامل این کدورت ها، در عالم آخرت نیز برادروار روبروی یکدیگر بر تخت های رحمت و برکت قرار خواهند گرفت. در انتهای این بخش و پس از نشان دادن سرنوشت دو دسته گمراهه و هدایت شده، خداوند رسول خود را فرمان می دهد بندگان را از این دو صفت ( که سرنوشت ها ناشی از آن می گردد) آگاه سازد: نبی عبادی انی انا الغفور الرحیم. و ان عذابی هوا العذاب الالیم.

۳- آیات ۵۱ تا ۸۴ (ابراهیم الگوی اخلاص و عبادت خدا، انتقام الهی از مجرمین) بخش گذشته دو مسیر مشخص را متمایز می سازد:

۱- مسیر دنیا پرستی و پیروی از شیطان که به عذاب الیم الهی منتهی می گردد.
۲- مسیر مستقیم عبودیت خالص خداوند (الا عبادک منهم المخلصین- ان عبادی لیس لک علیهم سلطان... ) که در سایه مغفرت و رحمت الهی (۶) بندگان را به بهشت جاوید هدایت می نماید.

در این بخش مصداق مشخص و ممتاز دو مسیر را در کنار یکدیگر در قالب انتخاب اصلح ابراهیم و ذریه اش و عذاب و انقطاع قوم لوط معرفی می نماید:

۱- ابراهیم بعنوان بنده مخلصیکه به نیروی تقوی از سلطه ابلیس خود را بسلامت رهانیده و الگو و اسوه اخلاص در عبودیت گشته، شایستگی آنرا پیدا می کند که مورد عنایت باغبان هستی قرار گرفته برای تداوم راه توحید موجبات رشد و بقای ذریه اش در بوستان دنیا و بهشت برین فراهم گردد (۷) و برعکس، قوم مجرم لوط که در فساد و فحشاء گوی سبقت از مردم عالم ربوده بوددن، همچون علف هرزه ای که ضروری است هرچه زودتر قبل از پراکنده شدن تخم و آفت آن توسط باغبان از ریشه برکنده شود، بامر الهی تماماً از صحنه هستی بریده و مقطوع می گردند (و قضینا الیه ذلک الامر ان دابر هولا مقطوع مصبحین) و چنین است که فرشتگان وارد شده بر ابراهیم حامل دو پیام و مجری دو مأموریت مهم می گردند:

۱- بشارت فرزندی علیم برای ابراهیم (تا نسل و نژاد خالص ترین انسان سالم و اصلاح شده (۸) در بوستان هستی پرورش پیدا کند).
۲- هلاکت دسته جمعی قوم لوط (۹) ( تا نسل فاسق و هرزه برای جلوگیری از سرایت فساد بدیگران نابود گردد.)

در دنباله آیات، علاوه بر قوم لوط، از اقوام دیگری ، همچون اصحاب الایکه ( قوم حضرت شعیب) و اصحاب الحجر (قوم حضرت صالح) که راه تباهی را طی کرده و با انتقام الهی از صحنه حیات دفاع و طرد شدند یاد می کند و در خاتمه تأکید می نماید خلقت آسمانها و زمین و مابین آ«ها بیهوده و بازی نبوده تماماً حق و هدفدار می باشد (گمراهان فکر نکنند بحال خود رها شده ظلم و فسادشان تعقیب نمی گردد).

نکته قابل توجه دیگری که ارتباط داستان حضرت ابراهیم را با محور سوره محکمتر می کند، موضوع «ملائک» در این سورهاست که چهار بار بنام «ملائک» (در ابتدا و متن سوره) (۱۰) ، دوبار «مرسلون» (۱۱) و دوبار نیز بنام «ضیف» (۱۲) (مهمان) در این سوره بکار رفته است. در ابتدای سوره اعرضا کافران از ذکر خدا و انتظار آنها را از پیامبر برای آوردن ملائک نقل می کند و بر نزول هدفدار و بحق فرشتگان (برای کاری حکیمانه نه بر هوی و هوس) تأکید می نماید (۱۳) و در متن سوره نقش هدفدار آنها را برای تعالی بخشیدن به «انسان» از طریق سجده ( مسخر گشتن و در اختیار بودن) به بشری که پس از تکمیل قوای جسمی و روحی قابلیت نفخه روح الهی یافت نشان می دهد (۱۴) و بالاخره در داستان ابراهیم نقش فرشتگان را در بشارت فرزند برای ابراهیم (در اواخر عمر و دوران کهولت کامل) و عذاب قوم لوط بیان می کند. (۱۵)


۱ - مطابق محاسبات آماری کتاب سیر تحول قرآن آیات ۱ تا ۵ و ۴۹ تا ۹۹ این سوره در اوایل و بقیه آن در اواخر سال چهارم بعثت نازل شده است.
۲ - آیات ۷ و ۹۵ ( و ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزون – (انا کفیناک المستهزئین)
۳ - به کتاب «هفت آسمان» مراجعه شود. همچنین به شرح سوره حجر از همین قلم
۴ - آیات ۹ تا ۱۱
۵ - در اولین آیه سوره نیزبه دو نوع کتاب، کتاب هستی (تکوین) و کتاب تشریع (قرآن مبین) اشاره شده است. الر تلک آیات الکتاب و قرآن مبین
۶ -در این آیات ابراهیم را بعنوان کسی که یأس از رحمت خدا را گمراهی می داند معرفی می کند ( قال و من یقنط من رحمه ربه الا الضالون)
۷ - میدانیم پیامبران نژاد سامی همگی از ذریه ابراهیم و دو فرزند او (اسمعیل و اسحق) پدید آمده و نهال توحید را در طول تاریخ آبیاری کرده اند. شرایع بزرگ امروزی (اسلام – مسیحیت – یهودیت) همگی به ابراهیم ختم می شوند و ذریه و راه او در تاریخ باقیمانده اند.
۸ - نکته قابل توجه سلامت کامل شایستگان بهشتی و کنده شدن ریشه رذائل اخلاقی از سینه آنها است:
آیه (۴۷) و نزعنا ما فی صدور هم من غل اخوانا علی سرر متقابلین
۹ - در هلاکت این قوم، البته آل لوط ( باستثنای همسرش) که مردمی پاک و سالم بودند همگی نجات می یابند : الا آل لوط انا لمنجوهم اجمعین – الا امراته قدرنا انها لمن الغابرین.
۱۰ - آیات ۷ و ۸ و ۲۸ و ۳۰
۱۱ - آیه ۵۷ (قال فما خطبکم ابها المرسلون) و آیه ۶۱ (فلما جاء آل بوط المرسلون)
۱۲ - آیه ۵۱ (و نبهم عن ضیف الراهیم ) و آیه ۶۸ (قال هولاء ضیفی فلاتفضحون)
۱۳ - آیات ۷ و ۸ (لوما تأتینا بالملائکه ان کنت من الصادقین – ما نزل الملئکه الا بالحق و ما کانو اذا منظرین)
۱۴ - آیات ۲۸ و ۳۰ (و اذقال ربک للملائکه انی خالق بشرا من صلصال ... فسجد الملائکه لکهم اجمعون)
۱۵ - روی همرفته ۴۰ آیه از این سوره (۴۰%) به نقش نیروهای ناشناخته غیر مادی ( اعم از ملائک، ابلیس، جن، شیطان) در تعالی بخشیدن یا به گمراهی و هلاکت افکندن انسان اختصاص داده شده است.




آیات قرآن سخنرانی مکتوبات

كليه حقوق اين سايت محفوظ و متعلق به پيام است
Payam